موجودات یکتا و بی نظیر
سلام به همه دوستان خوبم ، یادم میاد وقتی که این وبلاگ رو شروع کردم دلم خیلی گرفته بود دلم می خواست حرف بزنم درد و دل کنم ،غر بزنم ، اما هر بار که اومدم اینجا تا غر بزنم و نق بزنم ،نوشته هام جور دیگری شد.این روزها هم خیلی دلم گرفته و می خواستم بیام اینجا و کمی غر بزنم ولی یهو این شعر از عطار رو دیدم.
حق
تعالي گفت اي ملعون راه
از طريق عشق
بيروني ز راه
آدم معني
نديدي اي لعين
روح پاکست
رحمة للعالمين
"او
من" است و "من ويم" اي بيخبر
لاجرم ناديده
گشتي کور و کر
گر ترا ديده
بدي در راه ما
"آدم ما
را بديدي همچو ما"
چون نديدي آدم
ما را يقين
نام تو کردند
ابليس لعين
وصلت نامه –
عطار
این حکایت همه ی آدمهاست. آدمهایی که خداوند موقع خلقشان از روح خود و از نور خود در آنها دمیده و هنگام آفرینششان به خود آفرین گفته. وقتی از کسی دلگیر می شوم با خودم می گویم آدمها چهار فصل دارند بهار،تابستان، پاییز،زمستان ،و شاید من الان زمستانش را دیده ام .نمی شود در مورد کسی قضاوت کرد.چون ما هنوز به چهار فصل خودمون آگاهی نداریم. تا حالا نشده در شرایط خاص طوری رفتار کنید که خودتان از عملکرد خودتان متعجب شوید!؟برای من که بارها پیش آمده! پس ما که هنوز خودمان را کامل نشناخته ایم چگونه می توانیم در مورد آدمها قضاوت کنیم!؟
هر بار که از آدمی ناراحت می شوم. با خودم می گویم.هی یادت باشه خداوند کار بیهوده نمی کنه،این همون آدمیه که خداوند با یک دنیا عشق خلقش کرده،بعد سعی می کنم ویژگی خاص و مثبت اون رو ببینم .همه ی آدمها مثل خود خداوند یکتا و بی نظیر هستند. شاید خودشان این را ندانند و یا فراموش کرده باشند اما واقعا در همه ی آدمها نکات دوست داشتنی و مثبت زیادی می بینم و وقتی صفت ناخوشایندی از خود بروز می دهند من به آن نکته ی مثبتی که در آنها می شناسم متمرکز می شوم و در دل می گویم "تبارک الله احسن الخالقین" و به آن عشقی که خداوند موقع خلقتش داشته فکر می کنم باور کنید رفتار طرف تغییر می کند. حتی گاهی چند ثانیه پس از عصبانیت لبخند میزند و مهربانی جای خشم را میگیرد .
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
التماس دعا

تا من بدیدم روی تو ای شمع و ماه روشنم