باغ سحرآمیز
سلام دوستان نازنینم انشاءالله که شاد و سلامت باشین،ببخشین که تاخیر داشتم ولی به یادتون بودم و دلم برای همگیتون تنگ شده بود.
نمی دونم الان تو چه وضعیتی هستین اما می دونم که گاهی احساس می کنیم این جهان شبیه زندانه که راه فرار نداره و ما توش گیر افتادیم و هیچ راه فراری نداریم اما باید بدونیم خداوند مهربان ما را رها نکرده بلکه کلید باغ سحرآمیز لذت وآرامش را به ما هدیه کرده تا هر وقت خواستیم وارد آن باغ بشیم .
دارم از یه باغ مخصوص ،یه باغ سحرآمیز و زیبا،یه باغ پر از آرامش میگم نه یه باغ معمولی ،یه باغی که زیباییش با هیچ باغ و منظره ای که تا حالا دیدین قابل مقایسه نیست و اگر فقط یکبار بتونین این باغ و ببینین مدام میخواین به اونجا سربزنین
کبیر عارف شهیر هندی می گه:
"نیازی نیست که به بوستان گل بروی زیرا که بوستانی بهتر در اعماق جسم خودت وجود دارد،بر بالای درخت هزار گلبرگ سدر بایست و به زیبایی بی پایان آن خیره شو."
یکی از عرفای بزرگ رابعه که از ارداتمندان خاص خداوند بود،اکثراوقات خودش را به عبادت می گذراند.روزی تعدادی از یارانش برای دیدارش آمدند و از او خواستند که در آن فصل بهاری که عطر گلهادر همه جا پیچیده یک روز را با آنها در دامان طبیعت سپری کند و برایش از نسیم آرام بهاری و آواز دلنشین پرنده ها سخن گفتند وقتی رابعه دعوت آنها را نپذیرفت و آنها اصرار کردند، رابعه گفت:"به چه نیازی باید به دیدار باغ های برونی بشتابم در حالی که با عبادت از زیبایی های باغ های درون سرمست هستم و از عشق معشوق لایزال خود سراز پا نمی شناسم؟"
خوب من هر چی بخوام در مورد اون باغ و زیباییهای خیره کننده و رنگهای دلفریبش بگم شاید برای شما ملموس نباشه تا خودتون یه سری به اون باغ نزنین ،پس اگه آماده هستین بامن همراه بشین
اما چطور وارد باغ بشیم؟
همونطور که در شعر "کبیر" دیدیم،باید درِ ورود به باغ آرامش درون را پیدا کنیم و بعد کنار سدر هزار گلبرگ بنشینیم. دروازه ی این باغ فقط با عبادت یا تمرکز باز می شه .عبادت درست و عمیق یعنی برگرداندن توجه از دنیای بیرون به دنیای درون.
چشمان ما فقط می توانند شعاع های نور محدودی را ببینند و گوشهای ما فقط می توانن که امواج صوتی با فرکانسهای محدود را بشنوند.اما با پیشرفت علم ما فهمیدیم که امواج نوری و صوتی ماوراءشعاع دید یا شنوایی ما وجود داره.
بزرگی میگه:اگر چشم ات واحد بشود تمام جسم ات پر از نور خواهد شد.
تمام پیامبران و عرفای حقیقی و قدیسین چشم و گوش درونی شون باز بوده و نه تنها ماوراء را دیده اند بلکه به آن سفر نیز کرده اند.آنها به درجات روحانی مافوق بشریت صعود کرده و خدا را ملاحظه کرده اند.
پیغمبر اسلام سالها در غار حرا به عبادت مشغول بود و ما شنیدیم که در سن 40 سالگی چشم و گوش درونشان باز شد و جبرییل امین را دیدند و خدا میداند که به چه عوالمی سفر کردند و چه ها دیدند و چه ها شنیدند.
نمی خواهم بگویم ما همطرازبا پیغمبر (ص) هستیم و هرآنچه او دیده و شنیده ما هم میتوانیم ببینیم و بشنویم اما می توانم بگویم ما در حد رشد معنوی خودمان میتوانیم با عوالم درون آشنا شویم .
برای ورود به این باغ زیبا میتوانید بعد از نماز اعشا و یا بین نماز مغرب و اعشا یا قبل از خواب رو به قبله راحت بنشینید و چشمانتان را ببندید و به تاریکی چشم خیره شوید و با لبخند فقط به کلمه ی نور که یکی از کلید های ورود به باغ است فکر کنید کم کم می بینید که این ناحیه ی تاریک روشن شد و رنگ گرفت شاید بار اول موفق نشوید اما ناامید نشوید و ادامه دهید.
ادامه دارد
تا من بدیدم روی تو ای شمع و ماه روشنم